مرگ در آشیانة عقاب
نریمان پازندی را من کشتم، گیرم قتل او را هرگز گردن نگرفتم. من که با ساده دلی و سادگی، به نیّت جدائی دوستانه و بدرود با نریمان به آشیانة عقاب رفته بودم، با مردی رو به رو شدم که شباهتی به او نداشت، مردی که مسخ شده بود، مردی که «ترک شیرازیاش» را برای حریف…