جایِ خالیِ آشنا
نقل از: دفتر یادداشتها … در سالهای نخست که از یار و دیارم دور افتاده بودم، نگاهم مدام در میان مردم بیگانه به دنبال چهرة آشنائی میگشت و گوشام هربار به هر صدائیکه آوائی مشابه آوایِ زبانِ مادریام داشت تیز میشد. سالها و سالها از پی هم آمدند و گذشتند و من هنوز که هنوز…