Skip to content
  • Facebook
  • Contact
  • RSS
  • de
  • en
  • fr
  • fa

حسین دولت‌آبادی

  • خانه
  • کتاب
  • مقاله
  • نامه
  • یادداشت
  • گفتار
  • زندگی نامه

دارکوب اضطراب

Posted on 19 سپتامبر 201719 سپتامبر 2023 By حسین دولت‌آبادی

دارکوب اضطراب
ساناز اقتصادی‌نیا

در هشتمین یادداشت از مجموعه یادداشت‌هایم درباره ادبیات بدون سانسور، به داستان بلند «دارکوب» اثر حسین دولت‌آبادی پرداخته‌ام. این کتاب به همت نشر تنفس « نشر ناکجا» در فرانسه، برای دومین بار در سال دوهزاروشانزده میلادی منتشر شده است.

«دارکوب» را از آن رو داستان بلند می‌نامم و نه رمان، که این کتاب اساسا در تعریف کلاسیک داستان بلند می‌گنجد. نه تنها از نظر کمیت و تعداد صفحات، که خصوصیات کیفی آن هم به داستان بلند نزدیک‌تر است(فشردگی و ایجاز داستان کوتاه، در عین حال پرداخت و پرورش محدود شخصیت‌ها و گسترش درونمایه).
«دارکوب»، داستان طاهر و خانواده‌ اوست که اوایل انقلاب به دلیل مشکلات عقیدتی و حزبی، ناچار به ترک ایران و مهاجرت به فرانسه شدند. طاهر که ناآرام دنبال گوشه امنی برای زندگیست تلاش می‌کند سهیلا را به دوباره رفتن متقاعد کند. غافل از اینکه این وجود ناآرام و سرخورده، در هیچ برف وسرمایی گرم نخواهد شد.
در کنار طاهر، این آرمانخواه فروریخته و همسرش سهیلا، شخصیت‌های فرعی دیگری وارد داستان می‌شوند که هرکدام بهانه‌ای هستند برای نویسنده تا دریچه دیگری از زندگی مهاجران تبعیدی پیش روی مخاطبان باز کند.
زندگی فلاکت‌بار طاهر در فرانسه و دلهره و اضطراب او همچون دارکوب بر پیشانی‌اش نوک می‌زند و او را به سمت مرگ سوق می‌دهد. چه فایده اما که شخصیت از هم پاشیده و ضعیف طاهر، حتی در برابر مرگ هم شکست می‌خورد و اجازه خودکشی به او نمی‌دهد.
یک جو جرات طاهر…یک جو جرات! ( این جمله آغازین داستان است و چند جای دیگر هم تکرار می‌شود.)
تجربه تلخ مهاجرت یا تبعید، به تعداد کسانی که آن را از سر گذرانده‌‌اند قابلیت بازسازی و نوشتن دارد. هر تجربه در نوع خود بدیع و بی‌مثال است. حسین دولت‌آبادی، با محور قرار دادن تجربه تبعید طاهر و سهیلا، به تجربه شخصیت‌های دیگری هم نزدیک می‌شود اما به سرعت از کنار هرکدام می‌گذرد. با اینکه داستان بستر مناسبی دارد تا هر شخصیت فرعی بتواند خودی درآن نشان دهد، اما نویسنده عجله دارد که ماجرا را بازگو کند. این نکته باعث می‌شود احساس شتابزدگی در نوشتن به خواننده منتقل شود. لحظه‌های داستانی، پیاپی و بی‌مکث، یک نفس نوشته شده و به همین دلیل فرصت تاثیرگذاری از مخاطب گرفته شده است. شاید انتخاب زاویه دید دانای کل باعث شده است این انتظار ایجاد شود تا باقی شخصیت‌ها هم مجالی برای تامل داشته باشند. اگر داستان از چشم‌های یکی از شخصیت‌ها مثل خود طاهر روایت می‌شد، این انتظار بجا نبود.
حسین دولت‌آبادی، نویسنده‌ایست که کلمات را می‌شناسد. هر واژه را دقیق و بجا استفاده می‌کند و داستان‌هایش، صاف و راست و سوهان خورده‌اند. اگر« دارکوب » او شتابزدگی کمتری داشت، تاثیرگذاری این تجربه تلخ تبعید چند برابر می‌شد

.

این کتاب را ( کاغذی و دیژیتال) می توانید از فروشگاه ناکجا در پاریس تهیه کنید.
Utopia | Naakojaa <naakojaa@gmail.com
 

دسته‌ بندی نشده

راهبری نوشته

Previous Post: چند کلمه در باره ی «گام زدن بر روی یخهای نازک»
Next Post: خون اژدها

کتاب‌ها

  • اُلَنگ
  • قلمستان
  • دروان
  • در آنکارا باران می بارد- چاپ سوم
  • Il pleut sur Ankara
  • گدار، دورۀ سه جلدی
  • Marie de Mazdala
  • قلعه یِ ‌گالپاها
  • مجموعه آثار «کمال رفعت صفائی» / به کوشش حسین دولت آبادی
  • مریم مجدلیّه
  • خون اژدها
  • ایستگاه باستیل «چاپ دوم»
  • چوبین‌ در « چاپ دوم»
  • باد سرخ « چاپ دوم»
  • دارکوب
  • کبودان «چاپ دوم» – جلد دوم
  • کبودان «چاپ دوم» – جلد اول
  • زندان سکندر (سه جلد) خانة شیطان – جلد سوم
  • زندان سکندر (سه جلد) جای پای مار – جلد دوم
  • زندان سکندر( سه جلد) سوار کار پیاده – جلد اول
  • در آنکارا باران می‌بارد – چاپ دوم
  • چوبین‌ در- چاپ اول
  • باد سرخ ( چاپ دوم)
  • گُدار (سه جلد) جلد سوم – زائران قصر دوران
  • گُدار (سه جلد) جلد دوم – نفوس قصر جمشید
  • گُدار (سه جلد) جلد اول- موریانه هایِ قصر جمشید
  • در آنکارا باران مي بارد – چاپ اول
  • ايستگاه باستيل «چاپ اول»
  • آدم سنگی
  • کبودان «چاپ اول» انتشارات امیرکبیر سال 1357 خورشیدی
حسین دولت‌آبادی

گفتار در رسانه‌ها

  • هم‌اندیشی چپ٫ هنر و ادبیات -۲: گفت‌وگو با اسد سیف و حسین دولت‌آبادی درباره هنر اعتراضی و قتل حکومتی، خرداد ۱۴۰۳
  • در آنکارا باران می‌بارد – ۲۵ آوریل ۲۰۲۴ – پاریس ۱۳
  • گفتگوی کوتاه با آقای علیرضاجلیلی درباره ی دوران
  • رو نمانی ترجمۀ رمان مریم مجدلیه (Marie de Mazdalla)
  • کتاب ها چگونه و چرا نوشته می شوند.

Copyright © 2025 حسین دولت‌آبادی.

Powered by PressBook Premium theme