اگر اشتباه نکنم، پارسال مطلبی دربارۀ دوری از زبان مادری و از مردم و میهن و از نگرانیها و دغدغههایم نوشته بودم و اشاره کرده بودم به نویسندههائی که به ناچار یا به اختیار دور از مردم، در مهاجرت یا تیعید زندگی میکنند، به اصطلاح بازاریها «از کیسه میخورند» و اگر از زبان فارسی با احساس مسؤلیت حراست و مواظبت نکنند، نثر و زبانشان آسیب می بیند و به مرور پژمرده و بیرمق میشود. در آن چند سطر جز این مراد و منظوری نداشتم، با اینهمه بحثی بین هموطن ترک زبان ما پیش آمد و مثل همّۀ مباحث فیس بوکی هرز رفت و به نتبجه ای نرسید و آن دوست گرامی حرفهای مرا نشنید. باری، من امروز مطالبی را که در سه نوبت؛ در جواب حملههای شدید آن دوست ترک زبان نوشتم به مناسبت روز زبان مادری با تأخیر در اینحا تکرار می کنم:
«دوست گرامی شما مرا با حکومت مرکزی ایران عوضی گرفتید، من هیچ نقشی در حمله به آذربایجان و کردستان نداشته و ندارم و با آن موافق نبودهام و نیستم و آن را «نجات آذربایجان و کردستان» ندانسته ام و نمیدانم، من باور داشته ام که مسأله ملی در ایران حل نشده و استخوان لای زخم مانده، به چرک نشسته و عفونی شدهاست، من باور دارم که مردم ما باید، باید زبان مادری – شان را در مدرسه بیاموزند و معضل ملی در مملکت ما با مراجعه به آرا عمومی و در صلح و آرامش حل شود، من نژاد پرست نیستم و یقین دارم که « ناسیونالیسم » در نهایت به نژادپرستی منجر خواهد شد، شما ناسیونالیست هستید و خودتان خبر ندارید، من از این که کسی از سعدی خوشش نیاید ناراحت نمیشوم، ولی اگر کسی به او، به فردوسی و زبان فارسی اهانت کند، در بی سوادی و بی فرهنگی او یک لحظه دچار تردید نمیشوم، دوست گرامی زبانهای زندۀ دنیا اگر با زندگی اقتصادی و مادی جهانی پیوندی نداشته باشند به مرور می میرند، زبان پهلوی و لاتین که روزگاری رونق داشتند، مرده اند و صدها زبان محلی دیگر در دنیا مردهاند و دارند میمیرند. زبان بلوچی مردم ما در برابر زبان چینی، ژاپنی و فرانسوی و انگلیسی و آلمانی نمی تواند مقاومت کند، حتا اگر بودجه های کلانی صرف احیای آن بشود، چرا، چون نقشی در بازار چهانی و اقتصاد آن ندارد، در نهایت در سیستان و بلوچستان محدود می ماند و به مرور از رونق میافتد. زبان فارسی اگر تا به امروز زنده مانده، بزرگانی مانند فردوسی، سعدی، رودکی، حافظ و نظامی، صدها شاعر و نویسندۀ دیگر آن را زنده نگه داشته اند و حتا شاهان تورک پشتیبان و مروج زبان فارسی بودهاند شما زبان فارسی را آموخته اید و به دنیای تازهای راه یافته اید، ایکاش من هم مثل شما زبان ترکی را آموخته بودم، آمده است که انسان به اندازه هر چند زبانی که بداند، به همان اندازه آدم است….
باری، دوست گرامی، من سود و ضرری در این میانه ندارم، دشمن شما نیستم و از مجسمه هم خوشم نیامده و نمیآید، حتا از مجسمه فردوسی، کاخی که با زبان ساخته میشود با تبر خراب نخواهد شد، تندیسها ابدی نیستند و اگر شما آنها را خراب نکنید، باد و باران آنها را به مرور زمان خراب خواهد کرد، منتها نام و نشان هومر و فردوسی، حافظ و سعدی و خیام، شکسپیر و مولیر امثالهم را حتا بمب اتمی هم نمی تواند خراب کند و از میان بر دارد، راستی شما چرا اصرار دارید همه را به جبهه ی دشمن برانید، من به عقاید همه، بجز فاشیستها و راسیستها احترام میگذارم هیچ حق ویژه ای برای زبان فارسی قابل نیستم، شما اگر به دنبال دشمن میگردید، به جای دیگری بروید، من دشمن شما نیستم، حتا اگر مخالف عقاید شما باشم.
دوست گرامی، زبان مادری من فارسیاست، بناچار به زبان فارسی می نویسم و آن را پاس می دارم؛ سایر زبانها را تحقیر نمیکنم و به بزرگان ادب هیچ ملتی نیز توهین نمی کنم، شما ترک زبان هستید، فبهالمراد، به زبان ترکی بنویسید و در اعتلا و شکوفایی آن بکوشید، شما اگر اهل فرهنگ وهنر هستید و اگر آثار با ارزشی به زبان ترکی خلق کنید، آخوند و ملا که هیچ، حتا خدای آنها نمی تواند مانع بشود، من «ناسیونالیست و شوونیست» نیستم و از نژاد پرستی بیزارم، مردم میهن ام را از هر قوم و قماشی دوست دارم، اگر ترکی یا کردی بلد بودم، به این زبانها نیز می نوشتم و اعتقاد دارم مردم باید زبان مادریشان را در مدرسه بیاموزند، بنابراین در این صفحه وقتی شما به فردوسی اهانت می کنید، به من که او را از یزرگان ادب ایران زمین می دانم، توهین می کنید، در ضمن آقای گرامی، با ویران کردن تندیس فردوسی، شاهنامه، زبان فارسی و ابوالقاسم فردوسی از میان نمی روند و محو و نابود نمی شوند، بلکه شما با این رفتار مردم دنیا را به یاد کسانی میاندازید که مجسمه بودا را درافغانستان ویران کردند و در عراق آن جنایتها را مرتکب شدند و همه آثار باستانی را کوبیدند و خراب کردند. باری، برای احیای زبان ترکی و زنده نگه داشتن آن، نیازی به نابودی زبان فارسی و سایر زبانها نیست، از این گذشته، عشق و علاقه به زبان مادری نیز دلیلی بر نژادپرستی نیست. آقای گرامی، بیائید مغلطه و خلط مبحث نکنیم، شما اگر استقلال طلب و جدائی خواه هستید و برای آن مبارزه میکنید، با اهانت به سایر ملتها و سایر زبانها فقط و فقط دشمن تراشی می کنید و هیچ کاری از پیش نمی برید…»
باری، من ازاین بیم دارم که مبارزه برای زنده نگه داشتن زبان مادری به «ناسیونالیسم» و نفرت از سایر زبان ها وملتها؛ به ویژه نفرت از زبان فاسی و در نتیحه نفرت از فارسی زبانها منجر شود. در خالی که در اجهاف و ظلمی که در حق تورکها و کردها و سایر ملل ایرانی روا داشته شده است، مردم فارس زبان هیچ نقشی نداشته اند.