Skip to content
  • Facebook
  • Contact
  • RSS
  • de
  • en
  • fr
  • fa

حسین دولت‌آبادی

  • خانه
  • کتاب
  • مقاله
  • نامه
  • یادداشت
  • گفتار
  • زندگی نامه
images (1)

ناقوس، تورات و بیرق‌ها

Posted on 11 مارس 202311 مارس 2025 By حسین دولت‌آبادی

در میانۀ روز به ‌آشپزخانه رفته بودم تا یک استکان چای سبز دم کنم، دراین فاصله، قسمتی از برنامۀ تلویزیون را سرپائی دیدم. گزارشی مصور بود ‌‌از مراحل مختلف قالب‌گیری، ریخته‌گری، حکاکی یک ناقوس‌‌ کلیسا. کشیشی با لباس سفید فاخر و صلیبی در دست، کنار کورۀ ریخته‌گری ایستاده بود، خودش را آرام آرام تکان می‌داد و زیر‌لب ورد می‌خواند.

استاد ریخته‌گر الواری را توی کوره گذاشته بود و اسقف که هیچ کاری در آن‌جا نداشت، دورادور به شعله‌‌های آتش خیره شده بود و‌ انگار ناقوس را متبّرک می‌کرد. باری، وقتی ریخته‌گر به‌ یاری شاگردهایش، ناقوس عظیم‌الجثه و خوشریخت را از قالب بیرون آورد، حیران و انگشت به دهان ماندم. آه، شاهکار! شاهکار! بی‌اغراق ناقوس به اندازۀ کلبه‌های گلی و گنبدی آبادی‌های حاشیۀ کویر بود، گیرم به قواره، تراش خورده و زیبا. گلابی‌‌یی فلزی و غول آسا! اگر اشتباه نکنم، بیش‌از سیصد و پنجاه هزار دلار هزینۀ ساختن آن ناقوس عظیم‌الجثه شده بود؛ مراحل انتقال و استقرار ناقوس بر بام بلند کلیسائی بزرگ، نوساز و مدرن نیز شگفت‌انگیز و تماشائی بود.

باری، از قیمت ناقوس می‌شود هزینۀ ساختمان کلیسای نوساز را برآورد کرد. برگشتم و به ‌همسفرم گفتم:

« تناقض را ملاحظه می‌کنی؟ این مردم متمدن چند سال پیش آدم در کرۀ ماه پیاده کردند.»

با استکان چای به این اتاق‌ آمدم، پشت میزم نشستم و نگاه‌ام به راه رفت. راستی دین چگونه و چرا در جوامع متمدن و پیشرفته حتا در برابر تکنولوژی و علم سماجت، پایداری و مقاومت می‌کند؟ چه رازی در این امر نهفته‌است؟ ایمان و اعتقاد ساروجی و ماندگار مردم؟ بی‌تردید هنور میلیون‌ها و میلیون‌ها انسان به‌‌ دلایل مختلف، از جمله درماندگی، هراس از ناشناخته‌ها، استیصال روحی و مادی، به ماورء‌الطبیعه، خدا، پیامبر و امام و نمایندۀ خدا باور دارند و هنوز به درخت و ضریح دخیل می‌بندند و از قدرت‌هایِ نامرئی و موهوم به عبث یاری می‌طلبند. منتها این‌همه دلیل سماجت، ماندگاری و دیرپائی خرافات و رونق بازار دین و مذهب در روزگار‌ ما نیست. لابد دلایل دیگری وجود دارد که در عصر انترنت و تسخیر فضا، ناقوسی به آن عظمت می‌سازند و رهبران سیاسی، قرآن و تورات روی سر می‌گیرند. راستی چرا؟ در آمریکا سیاستمداران، دولتمردان دمکرات و جمهوریخواه و سرمایه داران، از دین و باورهای دینی شهروندان به ‌‌همان اندازه بهره‌ می‌برند و به‌ همان اندازه در تحمیق مردم، ترویج و اشاعۀ خرافات می‌کوشند‌ که آخوندها و حکومت منحوس اسلامی در ایران. در میهن ما آزادی و دمکراسی نیست، همه چیز، در همۀ عرصه‌ها، حتا علم سانسور می‌شود؛ در ایران ما قلم همیشه دست دشمن‌ بوده و هنوز دست دشمن مردم است و لابد طبیعی‌است اگر عوام‌الناس در‌جهل مرّکب باقی بمانند و با شکمِ گرسنه و پایِ برهنه، میلیون‌ها و میلیون‌ها هزینه کنند و برای مرقد و مزار امامان دروازه و گنبد طلا بسازند، در عزای «شهدای کربلا….» زنجیر، سینه و قمه بزنند، پول و التماس‌ نامه توی چاه چمکران بیاندازند؛ منتظر امام زمان و منجی بمانند تا ظهور کند و آن‌ها را نجات بدهد. اینهمه شاید در آن دیار نکبت زده منطقی بنظر بیاید، در آمریکا و اروپا چرا؟! آمریکا از هیچ نظر به ایران اسلامی شباهت ندارد؛ دانش و تکنولوژی در آن‌جا فرسنگ‌ها و فرسنگ‌ها از کشور ما جلوتر است. پرسش این جاست: چرا علم، دانش و تکنولوژی تا به ‌امروز نتوانسته فی‌نفسه و خود به خود در برابر خرافات بایستد و دین و مذهب را به عنوان امری باطنی، خصوصی و شخصی به خلوت خانه‌ها براند و آن را منزوی کند؟ چرا؟

در‌کشورهای سوسیالیستی سابق اگر‌ چه در جهت منافع توده‌ها با خشونت درهایِ کلیساها و دکان کشیش‌ها را بستند، ولی نتوانستند با دین مقابله کنند، کلیسا به پستوی خانه‌ها منتقل شد، مراسم و مناسک مذهبی را در خلوت، دور از چشم حکومت برگراز می‌کردند. بی‌سبب نیست که در کشورهای پیشرفته و دمکراتیک به جدائی دین از دولت، «لائیسیته» و «سکولاریسم» رسیده‌اند. هرچند همانگونه که در بالا آمد، در این کشورها که سرمایه حرف آخر را می‌زند، مستقیم و غیر مستقیم، مادی و معنوی به ترویج دین و اشاعۀ خرافات، یاری می‌رسانند و حتا زنجیر و سینه زدن و نمایش‌های مذهبی خیابانی را به بهانۀ آزادی وجدان و اندیشه، نادیده می‌گیرند و «سکولارهای نیمبند» بنا به مصلحت روزگار، زیر سبیلی در می‌کنند. در این کشورها اگر چه در قانون اساسی ‌آن‌ها دین از دولت جدا شده است‌، ولی هنوز دین از سیاست جدا نشده ‌است و تا زمانی که مصالح و منافع این کشورها ایجاب کند، جدا نخواهد شد. بی سبب نیست که رئیس جمهور آمریکا تورات روی سرش می‌گذارد، سوگند می‌خورد و عوامفریبی می‌کند؛ و جناب شهردار پایتخت، تهران را سر تا پا سیاهپوش می‌کند و هر سال بیش از چهل هزار بیرفق «یا امام حسین!!!» سفارش می‌دهد تا در ایام محرم، کسبه و مردم، به در مغازه ها و سردر خانه‌هاشان نصب کنند. اگر خادمان دین و خدمتگذاران مذهب و متشرعین بر همین نمط جلو بروند، در آیندۀ نه چندان دور، مردم میهن ما ناچار خواهند شد، درسرتاسر سال سیاه بپوشند و بیرق «یا امام حسین» و «یا قمر بنی هاشم» را به نشانۀ مسلمانی جلو درخانه هاشان بیاویزند. همچنان که در زمان نازی‌ها و فاشیست‌ها یهودی‌ها مجبور بودند ستارۀ داوود را بالای سر درخانه و معازه ها و روی بازوی کت، پالتو و یا پراهن‌شان بدوزند.

.

یادداشت

راهبری نوشته

Previous Post: ميدان عدام
Next Post: خسرو پرویز و پینه دوز

کتاب‌ها

  • اُلَنگ
  • قلمستان
  • دروان
  • در آنکارا باران می بارد- چاپ سوم
  • Il pleut sur Ankara
  • گدار، دورۀ سه جلدی
  • Marie de Mazdala
  • قلعه یِ ‌گالپاها
  • مجموعه آثار «کمال رفعت صفائی» / به کوشش حسین دولت آبادی
  • مریم مجدلیّه
  • خون اژدها
  • ایستگاه باستیل «چاپ دوم»
  • چوبین‌ در « چاپ دوم»
  • باد سرخ « چاپ دوم»
  • دارکوب
  • کبودان «چاپ دوم» – جلد دوم
  • کبودان «چاپ دوم» – جلد اول
  • زندان سکندر (سه جلد) خانة شیطان – جلد سوم
  • زندان سکندر (سه جلد) جای پای مار – جلد دوم
  • زندان سکندر( سه جلد) سوار کار پیاده – جلد اول
  • در آنکارا باران می‌بارد – چاپ دوم
  • چوبین‌ در- چاپ اول
  • باد سرخ ( چاپ دوم)
  • گُدار (سه جلد) جلد سوم – زائران قصر دوران
  • گُدار (سه جلد) جلد دوم – نفوس قصر جمشید
  • گُدار (سه جلد) جلد اول- موریانه هایِ قصر جمشید
  • در آنکارا باران مي بارد – چاپ اول
  • ايستگاه باستيل «چاپ اول»
  • آدم سنگی
  • کبودان «چاپ اول» انتشارات امیرکبیر سال 1357 خورشیدی
حسین دولت‌آبادی

گفتار در رسانه‌ها

  • هم‌اندیشی چپ٫ هنر و ادبیات -۲: گفت‌وگو با اسد سیف و حسین دولت‌آبادی درباره هنر اعتراضی و قتل حکومتی، خرداد ۱۴۰۳
  • در آنکارا باران می‌بارد – ۲۵ آوریل ۲۰۲۴ – پاریس ۱۳
  • گفتگوی کوتاه با آقای علیرضاجلیلی درباره ی دوران
  • رو نمانی ترجمۀ رمان مریم مجدلیه (Marie de Mazdalla)
  • کتاب ها چگونه و چرا نوشته می شوند.

Copyright © 2025 حسین دولت‌آبادی.

Powered by PressBook Premium theme