Skip to content
  • Facebook
  • Contact
  • RSS
  • de
  • en
  • fr
  • fa

حسین دولت‌آبادی

  • خانه
  • کتاب
  • مقاله
  • نامه
  • یادداشت
  • گفتار
  • زندگی نامه
Diable_à_Paris_fronstispice

شیطان، فرشته‌ی سرکش و نا فرمان

Posted on 28 جولای 20236 مارس 2025 By حسین دولت‌آبادی

شیطان در زبان عبری یعنی «دشمن» و در زبان عربی به معنایِ «گمراه»، «دور» و گاهی «پلید» آمده‌است. در قرآن، شیطان ابلیس هم نامیده می‌شود؛ قرآن او را در یک جا جن و در جای دیگر فرشته نامیده‌است. به گفته قرآن، بعد از خلق آدم توسط الله، شیطان حاضر نشد به او سجده کند و به همین دلیل خدا او را از بهشت بیرون کرد. مسلمانان همچنین عقیده دارند شیطان انسان‌ها را با «وسواس» توصیه‌های شیطانی وسوسه می‌کند تا به گناه در افتند.
در روایت‌‌ها آمده‌است که ابلیس نخستین بار در‌جَمرَه بر ابراهیم ظاهر می‌شود که با «سنگ ریزه‌ها» او را از خود دور می‌سازد. ابلیس از «سنگ ریزه‌ها» می‌ترسد و به سرعت می‌گریزد؛ بار دوم نیز این اتفاق در همان حوالی می‌افتد و ابراهیم دو باره او را با «سنگ ریزه‌ها» رم می‌دهد. باری، «رمی» در زبان عربی به معنای پرتاب کردن و افکندن‌ و جَمْرَه به ‌معنای سنگ ریزه آمده‌است. جمره به مکان رمی واقع در منا نیز گفته می‌شود. مراسم «رمی جَمرَه» به معنای پرتاب کردن سنگ ریره، از آن رمان به برای مسلمانان سراسر جهان به یادگار مانده است تا هر سال نزدیک به سه میلیون نفر به مکه بروند و در منا شیطان رجیم را با سنگ ریزه‌ها فراری بدهند. در تاریخ طبری آمده است: «… و سر آغاز و سالار جباران ابلیس لعنت‌الله علیه بود. خدای عز و جل خلق او ( ابلیس) نیکو کرده بود و شرف و بزرگی داده بود و ملک آسمان دنیا و زمین داشت و هم از خازنان بهشت بود، ولی با خدای تکبّر کرد و دعوی خدائی آورد و زیر دستان را به پرستش خویش خواند و خدا او را شیطانی رجیم کرد و خلقتش بگردانید و نعمت بگرفت و از آسمان‌ها براند و جای وی و یاران و پیروانش را آتش جهنم کرد. درست تر از همۀ گفته‌ها آن‌است که پیرو گفتار خدا عز و جل باشیم که فرمود: «… و چون به فرشتگان گفتیم که آدم را سجده کنید، همه سجده کردند به جز ابلیس که از جن بود و از فرمان پروردگار خویش برون شد.» و بعدها آدم و هوا را نیز به این دلیل که از فرمان پروردگار سرپیچی کرده، سیب، آن میوۀ ممنوعه را خورده بودند، لخت و عور از بهشت بیرون کرد.

باری، در این که این‌همه افسانه‌ای کودکانه‌است، من هیچ شک و تردیدی ندارم، با این وجود افسانه‌ها نیز زادۀ تخیل و تصور انسان‌ها هستند و لاجرم خاستگاهی مادی، زمینی و اجتماعی دارند. در‌این افسانه‌ها ساختار دستگاه فرمانروائی آفریدگار «الله» در آسمان‌ها، با مفاهیم تسلیم، فرمانبرداری، اطاعت، سجده، بهشت، جهنم، تنبیه، توبیخ و تشویق، همه و همه به ساختار حکومت‌‌ها در روی زمین شباهت تام و تمام دارد و از آن‌ها الهام گرفته شده‌‌است: آمده‌اس که در برابر قدرت الهی تسلیم و مطیع باشید، اطاعت و سجده کنید تا رستگار شوید و به بهشت برین بروید. اگر مانند شیطان از اوامر ما سرپیچی کنید، به جهنم جحیم سرازیر خواهید شد. منظور بارگاه ولایت فقیه را در ایران مشاهده کنید، اگر کسی اطاعت و سجده نکند، اگر هنرمندی و خواننده‌ای، به آن مردک ابله و سفیه عالیقدر بگوید بالای چشم‌اش ابروست، «مغضوب درگاه» می‌شود و او را به زندان یا جهنم جحیم حکومت اسلامی می‌فرستند. زندان‌های حکومت جهل جنایت اسلامی مملو از این نوع مردم عاصی و معترض‌، مملو از فرشته‌های سرکش و نا فرمان میهن ماست.
باری، بزرگان و اهل فکر و فرهنگ دنیا بر این باور بوده‌اند و به‌گمان اینجانب حق داشته‌اند وقتی می‌گفته اند تا خدا، «بارگاره الهی» و حاکمیت او برانسان شناخته، نقد، با کلام بی پروا و بی ترس و واهمه افشا و از بیخ و بن در اذهان متزلزل و ویران نشود، مردم روی کرۀ خاکی از شر و سموم نمایندگان این خدای موهوم و نامرئی نجات نخواهند یافت و نفسی به آسودگی نخواهند کشید. نه، این شیادان و شعبده بازان تاریح زندگی را به امید بهشت واهی بر مردم حرام و به جهنم تبدیل کرده اند و به اینکار ادامه خواهند داد. غرض نقد دین اگر چه در مملکت ما دشوار است، ولی از نان شب واجب تر است. نقد دین نزد متفکران عصر روشنائی، از نقد خداوند نامرئی و «بارگاه» نامرئی او در آسمان‌ها آعاز شد و طی سال‌ها تفکر، تأمل و مبارزه این سد سکندر را از راه پیشرفت و ترفی بشریت کنار زدند و سرانجام دریچه‌ای به روشنائی باز کردئد، با این‌همه‌ هنوز نتوانسته‌اند از پس این موجود ناشناحته و موهوم برآیند؛ هنوز انسان‌های درمانده و مستأصل، به خداوندگار و بارگاه او نیاز دارند، شاید به‌همین دلیل دین را از دولت و سیاست جدا کرده‌اند و آزادی اندیشه و عقیده و بیان را به رسمیت شناخته اند. هر چند این اتفاق میمون به سادگی رخ نداده است، بلکه خون‌ها ریخته شده و زندگی‌ها دراین راه تباه شده‌ است. باری، اگر نگاهی گذرا به آنچه که در این کشورها رخ داده است بیاندازیم، به این نتیجه می‌رسیم: «هفت شهر عشق را عطار گشت/ ما هنوز اندر خم یک کوچه‌ایم» آری، با مشاهدۀ صف بی‌انتهایِ زوار که هر ساله، در گرمای طاقت فرسا، پایِ پیاده به زیارت مزار امام حسین، به کربلا می روند، با مشاهدۀ چند میلیون مرد و زن سفید پوش که هر ساله در مکۀ معظمه، به دور «سنگ سیاه سماوی!!» می‌چرخند و آن را طواف می‌کنند و‌شیطان رجیم را با سنگ ریزه می‌رانند، با مشاهدۀ میلیون‌ها زن و مرد سیاهپوش که در‌عزای حسین شهید، در عزایِ آن بیگانۀ متجاوز به خاک و جان و مال مردم ایران، با زنحیر و قمه تپانچه به ‌سر و سینه می‌زنند، گل و‌لای به سر و روی خویش می‌مالند، آری با مشاهدۀ اینهمه فضاحت، حماقت، جهالت و اینهمه خرافات ریشه دار، به این باور می‌رسی که ما مردم هنوز راه درازی در پیش داریم تا به گرد قافلۀ پیشرفت و تمدن برسیم..

دسته‌ بندی نشده

راهبری نوشته

Previous Post: شاهکار خلقت
Next Post: کاربافک‌

کتاب‌ها

  • اُلَنگ
  • قلمستان
  • دروان
  • در آنکارا باران می بارد- چاپ سوم
  • Il pleut sur Ankara
  • گدار، دورۀ سه جلدی
  • Marie de Mazdala
  • قلعه یِ ‌گالپاها
  • مجموعه آثار «کمال رفعت صفائی» / به کوشش حسین دولت آبادی
  • مریم مجدلیّه
  • خون اژدها
  • ایستگاه باستیل «چاپ دوم»
  • چوبین‌ در « چاپ دوم»
  • باد سرخ « چاپ دوم»
  • دارکوب
  • کبودان «چاپ دوم» – جلد دوم
  • کبودان «چاپ دوم» – جلد اول
  • زندان سکندر (سه جلد) خانة شیطان – جلد سوم
  • زندان سکندر (سه جلد) جای پای مار – جلد دوم
  • زندان سکندر( سه جلد) سوار کار پیاده – جلد اول
  • در آنکارا باران می‌بارد – چاپ دوم
  • چوبین‌ در- چاپ اول
  • باد سرخ ( چاپ دوم)
  • گُدار (سه جلد) جلد سوم – زائران قصر دوران
  • گُدار (سه جلد) جلد دوم – نفوس قصر جمشید
  • گُدار (سه جلد) جلد اول- موریانه هایِ قصر جمشید
  • در آنکارا باران مي بارد – چاپ اول
  • ايستگاه باستيل «چاپ اول»
  • آدم سنگی
  • کبودان «چاپ اول» انتشارات امیرکبیر سال 1357 خورشیدی
حسین دولت‌آبادی

گفتار در رسانه‌ها

  • هم‌اندیشی چپ٫ هنر و ادبیات -۲: گفت‌وگو با اسد سیف و حسین دولت‌آبادی درباره هنر اعتراضی و قتل حکومتی، خرداد ۱۴۰۳
  • در آنکارا باران می‌بارد – ۲۵ آوریل ۲۰۲۴ – پاریس ۱۳
  • گفتگوی کوتاه با آقای علیرضاجلیلی درباره ی دوران
  • رو نمانی ترجمۀ رمان مریم مجدلیه (Marie de Mazdalla)
  • کتاب ها چگونه و چرا نوشته می شوند.

Copyright © 2025 حسین دولت‌آبادی.

Powered by PressBook Premium theme