یادداشت رادیو فرانسه RFI درباره رمان «زندان سکندر»
اثر حسین دولتآبادی، رمان سه جلدی “زندان سکندر” است که به تازگی از سوی نشر “ناکجا” در پاریس منتشر شده است. نویسنده در این اثر قصه زندگی یک خانواده از مشروطه تا سالها بعد از انقلاب ۵۷ را بر بستر وقایع تاریخی روایت کرده است
”میشل زوفا”، اندیشمند و ادیب اروپایی میگوید: «باید کاری کرد تا تاریخ جامعه از طریق ادبیات آن خوانده شود» نویسندگان بسیاری با خلق آثار ادبیای که تاریخشان را روایت میکند، آنچنان که زوفا میگوید تاریخ جامعه را با ادبیات نوشتهاند تا اینگونه خوانده شود.
در حوزه داستاننویسی در زبان فارسی نیز آثار بسیاری بر این اساس خلق شده، چنین آثاری را هرچند نمیتوان رمان و داستان تاریخی خواند، اما با توجه به اینکه بر اساس برخی دادههای تاریخی نوشته شدهاند و ماجراهای داستان، با وقایع تاریخی همزمانی دارند، میتوانند نکات ارزشمندی از تاریخ را که گاه به دلایل سیاسی و سانسور در منابع رسمی ثبت نشدهاند، در لابه لای داستان روایت کنند.
برخی از این آثار حاصل تجربیات خود نویسنده از دورهای است که او در آن زیسته و برخی دیگر، حاصل پژوهشهای اوست.
همچنان که “هوشنگ گلشیری” بیآنکه دوره قاجار را زیسته باشد، رمان ”شازده احتجاب” را نوشت یا “شهرام رحیمیان” داستان “دکتر نون زنش را بیشتر از مصدق دوست دارد” را بر پایه وقایع دوره نخست وزیری دکتر مصدق، کودتای ۲۸ مرداد و دستگیری دکتر حسین فاطمی و کشته شدن او روایت میکند.
از دیگر آثاری که در سالهای گذشته در ایران موفقیت بسیاری کسب کرده، رمان “سهم من” نوشته “پرینوش صنیعی” است که ماجراهای دهه پنجاه شمسی، انقلاب و پیامدهای آن در طی سه دهه بعد را روایت میکند و به عنوان اثری که قصه خود را بر اساس این وقایع بنا نهاده، با استقبال زیادی مواجه و بارها تجدید چاپ شد.
اما در بین آثاری که در داخل و خارج از کشور منتشر میشود، آثار نویسندگان تبعیدی معمولاً این ویژگی را به طور بارزتری دارند. به این دلیل که نویسنده تبعیدی معمولاً به سبب شرایط خاص سیاسی یا اجتماعی حاکم بر کشورش مبجور به ترک وطن میشود. تجربیاتی که نویسنده در این سفر، از وطن به غربت از سر میگذراند، چنان تأثیرگذار است که نگاهی به انبوه آثار تولید شده توسط نویسندگان تبعیدی ایرانی نشان میدهد که دستکم در سالهای نخست مهاجرت، بنمایه بسیاری از آثار تولیدشده توسط آنان بر همین تجربیات استوار است
در بسیاری از آثار منظوم و منثور نویسندگان تبعیدی بعد از سال ۱۳۵۷ و به ویژه در دهه ۶۰ که سالهای ابتدایی مهاجرت روشنفکران ایرانی است، این ویژگی خودنمایی میکند.
با اینحال پرداختن به این اتفاقات تاریخی که بر زندگی نویسندگان و روشنفکران تبعیدی تأثیر پررنگی داشته، در سالهای بعدی تبعید معمولا رنگ میبازد و توجه نویسنده به مسائل دیگر معطوف میشود.
در این میان هستند نویسندگانی که از این مرحله یادآوری خاطرات و تجربههای زیسته گذر کرده و به بخشی از تاریخ پرداختهاند که خود، همه آن را تجربه نکردهاند.
رمان سه جلدی “زندان سکندر” نوشته “حسین دولت آبادی” که از سوی انتشارات “ناکجا” در پاریس منتشر شده، نمونهای از اینگونه آثار است.
نویسنده با روایت زندگی یک خانواده در یک محدوده زمانی از انقلاب مشروطه (تا سالها بعد از ) انقلاب ۵۷ وقایع زندگی آنها را بر بستر وقایع تاریخی میچیند. از “دانش سلطان” ( تیمور دانش) میگوید که افسر ارشد رضا شاه و استاد ولیعهد بوده، اما فساد در سیستم نظامی کشور، او را وامی دارد تا از آن موقعیت چشم پوشیده، استعفا دهد و به رانندگی کامیون و مشاغل سخت دیگر چون زغالکشی روی آورد.
خواننده، زندگی او را از کودکی که در خانوادهای فقیر به دنیا آمده تا دانشکده افسری و بعد از آن از میان یادداشتهای پراکنده او میخواند؛ یادداشتهایی که سالها بعد فرزندانش آنها را یافتهاند و میخوانند.
نویسنده، ماجراهای این خانواده و وقایع تاریخی همزمان با آن را از زبان راویهای اول شخص مختلف حکایت میکند: سهند، شهناز، سهیل، خلیل، اختر، ریحانه، ویدیا و دیگران، هریک در داستان فرصتی مییابند تا از نگاه خود، خواننده را همراهشان به گوشههایی از داستان ببرند و او را از آنچه گذشته باخبر کنند.
و خواننده علاوه بر خواندن شرح زندگی این خاندان، مسیر آنان «از دربار تا ادبار» و پس از آن، همراه با آنچه بعد از مشروطه در ایران رخ داده، از کودتای رضا شاه تا برکناری او، از روی آمدن محمدرضا شاه تا کودتای ۲۸ مرداد، از سالهای خفقان پس از آن تا انقلاب ۵۷ و (چند سال بعد از انقلاب) سرانجام مهاجرت (اجباری قهرمان داستان) عدهای از روشنفکران از ایران را هم دنبال میکند.
ویژگی دیگر این رمان، حضور عناصر و فضاهای زندگی تبعیدیان است؛ امری که در دیگر رمانهای حسین دولتآبادی جز “در آنکارا باران می بارد” دیده نمیشد، هرچند در این یکی هم فقط بخشی از داستان در آنکارا میگذرد.
در عوض و برخلاف آثار قبلی این نویسنده، بخشی از سالهای زندگی شخصیت اصلی«زندان سکندر» دراروپا، محل زندگی نویسنده در سالهای گذشته میگذرد.
«سهند» مبارز سیاسی (سابق)، چه در ایران و چه در سالهای زندگی خود در پاریس، با یاد و خاطره «مهتاب»، از جوانی تا پیری را طی میکند. عشق (عارفانه) او به مهتاب از یک سو و آرمانهای انسانی او در سوی دیگر همواره همراهش است و زندگیاش را روشن میسازد.
بررسی دیگر آثار حسین دولتآبادی نشان میدهد که وی نه تنها در این مسیر، سبک و زبان ویژه خود را در روایت یافته و آن را صیقل داده، بلکه بنمایه روایت وقایع اجتماعی و سیاسی معاصر، از دغدغههای ذهنی این نویسنده است. همچنان که آثار پیشین او ( کبودان)، «گُدار»، «چوبین دَر»، «باد سرخ»، «در آنکارا باران می بارد» و «آدم سنگی» و … نیز بر اساس همین بنمایه شکل گرفتهاند.