Skip to content
  • Facebook
  • Contact
  • RSS
  • de
  • en
  • fr
  • fa

حسین دولت‌آبادی

  • خانه
  • کتاب
  • مقاله
  • نامه
  • یادداشت
  • گفتار
  • زندگی نامه
119117218_3530453633652331_410692895061100645_n

خبر راه دور

Posted on 13 سپتامبر 202010 سپتامبر 2023 By حسین دولت‌آبادی

تمام دوستان من/  زیر پلک‌های من مردند/ نه! / زمین پهناور نیست*نسل ما به منزل آخر نزدیک شده‌است و چندان غیر منتظره و دور از انتظار نیست اگر هر از گاهی خبر مرگ مادری، پدری، عزیزی، هنرمندی، دانشمندی و مبارزی از راه دور و نزدیک به گوش می‌رسد و اگر، کم و بیش هر روز، یادنامه‌ها، نکوداشت‌ها و عکس و تفصیلات این اسیران خاک در دنیای مجازی بچشم می‌خورد.باری،

مرگ تنها حقیقت غیر قابل انکار است که همه از شاه تا گدا، از سردار تا سرباز، در برابرش زانو می‌زنند و سرانجام سر تسلیم فرود می‌آورند. گیرم بوده‌اند و هستند مردمانی که مرگ را شکست داده، در جامعۀ بشری و دراین دنیا زندگی جاودانه یافته‌اند. آن فرزانه به درستی گفته است: «سعدیا مرد نکو نام نمیرد هرگز. مرده آنست که نامش به نکوئی نبرند» منتها تا مرد (انسان) نامی نیکو ازخود به یادگار بگذارد، می‌باید از «خویشتن خویش» فراتر برود، از امیال، تمنیات و شهوات شخصی و به تعبیر آن نازنین زندگی «چوخ بختیاری!!» چشم بپوشد، و در راه سعادت جامعۀ انسانی و رهائی انسان از درد و رنج، از محنت و مصیبت قدمی هر چند ناچیز بردارد. باری، نسل ما، نسل آرمانخواه، ازاین جان‌های شیفته فروان داشت، عزیزانی که برای بهروزی مردم و رهائی میهن از ننگ، نکبت ادبار، جان خویشتن خویش را برکف می‌گرفتند و بی پروا به استقبال مرگ می‌رفتند. آری، واژه های «فدائی»، «مجاهد»، «پیکار» و … یادگار این نسل و این جان‌های شیفته‌ است که به مرور وارد ادبیات سیاسی مملکت ما و وارد تاریخ معاصرما شد. طیفور بطحائی، به این نسل تعلق داشت و دراین میانه چهرۀ شاخصی است، اگر کسی تاریخ سیاسی معاصر ما را مرور کند، رد پای او را همه جا، در دادگاه‌های نظامی «شاهنشاه عاری از مهر»، در زندان‌ها، درانقلاب، در جنگ و مقاومت مردم دلیر سنندج، در کوه‌های کردستان و کنار پیشمرگه‌ها، در آوارگی و تبعید و کنار تبعیدی‌ها، در دنیایِ سینما، در دنیایِ ادبیات، ترجمه و تحقیق و در یک کلام در کنار مردم خواهد دید. من در این مختصر قصد ندارم به همۀ جنبه‌های شخصیت سیاسی، فرهنگی و هنری طیفور بپردازم، دوستان و عزیزان اینجا و آنجا به اینهمه اشاره کرده اند و در آثار طیفور به تفصیل آمده است. من این وجیزه را به یاد دوست عزیزم نوشتم تا شاید مرگ او را باور کنم و با آن کنار بیایم، من در جریان بیماری طیفور بودم و می‌دانستم دیر‌یا زود از پا در خواهد آمد. تابستان سال پیش به همین منظور از استکهلم با هواپیما به گوتمبرگ (یوتوبوری) رفتم تا برای آخرین بار او را ببینم. من هنوز طیفور را با همان لبخند دلپذیر، طنازی و ته لهجة کردی به یاد می‌آورم و مانند سایر عزیزان، در خاطر من زنده است و زندگی می‌کند، حُسن «خبر‌مرگ راه دور» در همین‌است. آدم تابوت و جنازه و دهانۀ تاریک  قبر را نمی بیند و باور نمی‌کند. باری، کمال حق داشت وقتی می‌سرود:

« از کوهنورد/ جز چند تکه استخوان/ چیزی نصیب درّه نخواهد شد./ من کشف کرده‌ام که عشق/ وقت مرگ/ همچون عقابی/ از کاکلم صعود می‌کند/ و می‌رود*.

عشق از کاکل طیفور عزیر ما پر کشید و رفت

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

* زنده یاد کمال رفعت صفائی

یادداشت

راهبری نوشته

Previous Post: شیشة عینک
Next Post: پناهندة سیاسی یا مهاجر؟

کتاب‌ها

  • اُلَنگ
  • قلمستان
  • دروان
  • در آنکارا باران می بارد- چاپ سوم
  • Il pleut sur Ankara
  • گدار، دورۀ سه جلدی
  • Marie de Mazdala
  • قلعه یِ ‌گالپاها
  • مجموعه آثار «کمال رفعت صفائی» / به کوشش حسین دولت آبادی
  • مریم مجدلیّه
  • خون اژدها
  • ایستگاه باستیل «چاپ دوم»
  • چوبین‌ در « چاپ دوم»
  • باد سرخ « چاپ دوم»
  • دارکوب
  • کبودان «چاپ دوم» – جلد دوم
  • کبودان «چاپ دوم» – جلد اول
  • زندان سکندر (سه جلد) خانة شیطان – جلد سوم
  • زندان سکندر (سه جلد) جای پای مار – جلد دوم
  • زندان سکندر( سه جلد) سوار کار پیاده – جلد اول
  • در آنکارا باران می‌بارد – چاپ دوم
  • چوبین‌ در- چاپ اول
  • باد سرخ ( چاپ دوم)
  • گُدار (سه جلد) جلد سوم – زائران قصر دوران
  • گُدار (سه جلد) جلد دوم – نفوس قصر جمشید
  • گُدار (سه جلد) جلد اول- موریانه هایِ قصر جمشید
  • در آنکارا باران مي بارد – چاپ اول
  • ايستگاه باستيل «چاپ اول»
  • آدم سنگی
  • کبودان «چاپ اول» انتشارات امیرکبیر سال 1357 خورشیدی
حسین دولت‌آبادی

گفتار در رسانه‌ها

  • هم‌اندیشی چپ٫ هنر و ادبیات -۲: گفت‌وگو با اسد سیف و حسین دولت‌آبادی درباره هنر اعتراضی و قتل حکومتی، خرداد ۱۴۰۳
  • در آنکارا باران می‌بارد – ۲۵ آوریل ۲۰۲۴ – پاریس ۱۳
  • گفتگوی کوتاه با آقای علیرضاجلیلی درباره ی دوران
  • رو نمانی ترجمۀ رمان مریم مجدلیه (Marie de Mazdalla)
  • کتاب ها چگونه و چرا نوشته می شوند.

Copyright © 2025 حسین دولت‌آبادی.

Powered by PressBook Premium theme