حدود یک چهارم قرن پیش، سپیدة فارسی برای تهیة مستندی از زندگی نویسندگان و هنرمندان مهاجر (تبعیدی) با من مصاحبه کرد. گفتگوی ما بیش از نصف روز به درازا کشید و نزدیک به چهار ساعت فیلمبرداری و ضبط کردند. این فیلم به نام «دنیا خانة من است» ساخته و اینجا و آن جا به نمایش گذاشته شد، یا به زبانِ اهل سینما اکران شد. گیرم از آنهمه گفت و شنید فقط چند دقیقه در مستند «دنیا خانة من است» به کار کارگردان آمده بود. باری، سپیده فارسی پس از مدتی با گشاده دستی و محبت بسیار، تمام «کاستها» را در اختیار من گذاشت.
گفتار در رسانهها
ماه مجروح. مجموعه آثار کمال رفعت صفائی
گفتگو با حسین دولت آبادی
کتاب "خون اژدها" تازهترین رمان حسین دولتآبادی، نویسنده ایرانی ساکن پاریس از سوی نشر مهری منتشر شده است.
حسین دولتآبادی در گفتوگو با بخش فارسی رادیو بینالمللی فرانسه با خواندن بخشهایی از این رمان درباره چگونگی نوشتن آن توضیح میدهد.
رمان "دارکوب" نوشته حسین دولت آبادی، از سوی انتشارات ناکجا در پاریس منتشر شده است.
در میان نویسندگان ایرانی در تبعید، حسین دولتآبادی از بهترین نمونهها برای آگاهی از عشق بیمرز یک نویسنده به نوشتن است. او نوشتن و صبر در نوشتن را از زیستن در روستا آموخته است: "خلق ادبی، بیشباهت به کار دهقان روستایی نیست."
حسین دولت آبادی از نویسندگان به نام معاصر ایرانی است که در فرانسه اقامت دارد. او در سال 1326 در روستای دولت آباد سبزوار متولد شد. از همان آغاز نو جوانی ( سیزده سالگی) به پایتخت مهاجرت کرد و در ساله ۱۳۶۳ برای همیشه به اجبار از ایران خارج شد و در فرانسه اقامت گزید . تا کنون از او آثار زیادی منتشر شده است. که گفتگوی زیر به بهانه تجدید چاپ رمان «در آنکارا باران میبارد» است که به تازگی از سوی نشر ناکجا منتشر شده است.
عصر یک روز بهاری که باران شدیدی میبارید، در خانه نویسندهای را زدم که خودم هم پیش از آن در ایران که بودم نمیشناختمش. نمیدانستم داستاننویسی در فرانسه، در حومه پاریس زندگی میکند که همنام “محمود دولت آبادی” نویسنده ساکن ایران است و از قضا برادر او هم هست.
این را اصلا از آن جهت نمیگویم که این دو نویسنده را به یکدیگر مرتبط کنم، قصه چیز دیگری است.
آنچه در سالهای گذشته در خارج از ایران منتشر شده، کمتر به دست داخلیها رسیده و حتی به علت وضعیت چاپ و توزیع نامناسب، همان مهاجران هم دسترسی درستی به کتابهای نویسندههای ایرانی خارج از کشور ندارند.
۱- بسياري نويسندگان خوب داخلي مهاجرت كردند براي رسيدن به دنيايي بهتر و براي راحت تر نوشتن اما به استثناي چند نفر كه تعدادشان از انگشت هاي يك دست هم فراتر نمي رود، ما هيچ فعاليت و اثري از ديگر نويسندگان نمي بينيم شما علت اين كم كاري و حتي غير فعال شدن نويسندگان را چه مي بينيد؟