باد سرخ ( چاپ اول)

نویسنده : حسین دولت آبادی
ناشر : نویسنده
آلمان، کلن
تاریخ انتشار : 2009

کسی درجائی دستگیره ترمز اضطراری قطار را می‌کشد. سایش گوشخراش چـرخ‌های لکوموتیـو روی ریل‌های زنگ زده. قطار با تکان‌های شدیدی توقّف می‌کند. صحرا به پشت شیشه پنجره می‌دود. بیرون از قطارهوا غبارآلود و تیره و تار است. صحرا با کنجکاوی گردن مـی‌کشد. اشبـاحی در غبـار سرخ می‌چرخنـد و قطـار با کنـدی حرکـت می‌کنـد و اشبـاح دور و دور‌تر می‌شـوند. صـدای تلق و تلق چرخ‌هـای لوکـوموتیـو که به مرور سرعت می‌گیـرد با صـدای رگبـار مسلسل در هم می‌آمیزد. صحرا به راهرو می‌دود، هیچ‌کسی انگار صدای رگبار مسلسل را نشنیده است. هیچ‌کسی انگار توی این قطار نیست، قطار خالی است و صدائی از جائـی دور در باد می‌پیچد: «برادر‌ها، برادر‌ها!»

رده بندی: 
ناشر: